to run a race

to ɹʌn ʌ ɹe͡is


فارسی

1 عمومی:: در مسابقه‌ دویدن‌ یاشركت‌ كردن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code